نمي رسد دگر به تو صداي گريه هاي من
چه ساده مي روي سفر، يگانه آشناي من
ميان لحظه هاي شب فقط تو را نوشته ام
غروب چكه مي كند به روي زخمهاي من
از آن شبي كه از ميان قصه ام گذشته اي
نشسته در ميان گِل شكوه قصه هاي من
تو رفته اي و مانده ام ميان غربت خودم
تمام كوچه هاي شب شنيده ماجراي من
ميان اشكهاي من چه ساده مي روي سفر
نمي رسد دگر به تو صداي گريه هاي من
زینب باقریان