حس خوب با تو بودن
دیگه با من آشنا نیست
شعر خوبه از تو گفتن
دیگه سوغاتی من نیست
من همونم که یه روزی
واسه چشمات خونه ساختم
واسه بوسیدن دستات
همه زندگیمو باختم
تو رودخونه ی قلبت
قایق من رفتنی بود
من از اول می دونستم
قایقت شکستنی بود
حس خوب با تو بودن
دیگه با من آشنا نیست
شعر خوبه از تو گفتن
دیگه سوغاتی من نیست
من همونم که یه روزی
واسه چشمات خونه ساختم
واسه بوسیدن دستات
همه زندگیمو باختم
تو رودخونه ی قلبت
قایق من رفتنی بود
من از اول می دونستم
قایقت شکستنی بود